- سه چشم و یک پا دارد؟ آن چیست؟
پاسخ: چراغ راهنمایی و رانندگی
- آن چیست که هر کجا من بروم، با من می آید؟
پاسخ: سایه
- خیلی خطرناک بوده و با وارونه کردنش، آرام و رام می شود. آن چیست؟
پاسخ: مار
- آن چیست که سر نداشته، اما کلاه دارد؟
پاسخ: قارچ
- نه انگورم نه انار، هم انگورم هم در انار. زنجیر نیستم اما در زنجیرم. نخجیر نیستم اما در نخجیرم. آن چیست؟
پاسخ: انجیر
- آن چیست که در پای کوه نشسته و عمامه ای بر سر دارد؟
پاسخ: قارچ
- با زمین افتادن، نشکسته و با در آب افتادن، خیس نمی شود. آن چیست؟
پاسخ: سایه
- با بریدن سرش، زنده خواهد شد. آن چیست؟
پاسخ: خزنده
- تمام فضای خانه را می گیرد، اما می تواند از سوراخ کلید بیرون رود. آن چیست؟
پاسخ: دود
- شنیده می شود، اما نمی توان آن را دید یا لمسش کرد. آن چیست؟
پاسخ: صدا
- پا دارد، اما نمی تواند راه برود. آن چیست؟
پاسخ: میز
- پدر مریم، سه دختر به نام های سارا و ارغوان دارد. نام سومین دختر او چیست؟
پاسخ: مریم
- دندانه های زیادی دارد، اما نمی تواند گاز بگیرد. آن چیست؟
پاسخ: شانه
- باید باز شود، اما قفل و کلیدی برای باز شدن آن نیست. آن چیست؟
پاسخ: تخم مرغ
- پسری از یک نردبان 10 متری می افتد، اما کاملا سالم می ماند. چرا؟
پاسخ: از پله اول یا دوم سقوط کرده است.
- پدرم در یک باران سیل آسا ساعت ها پیاده روی کرده، اما حتی یک تار مویش خیس نشده است. چرا؟
پاسخ: زیرا او کچل و طاس است.
- میلیون سال پیش به وجود آمده، اما تنها یک ماه سن دارد. آن چیست؟
پاسخ: ماه
- همیشه در حال آمدن است، اما هیچ گاه نمی رسد. آن چیست؟
پاسخ: فردا
- چه وقت دوشنبه پیش از شنبه از راه می رسد؟
پاسخ: در دیکشنری
- یک کلمه پنج حرفی بگویید که با اضافه کردن دو حرف به آن، کوتاه تر شود.
پاسخ: کوتاه
چیستان بزرگسالان
- آن چیست به قدر یک گلابی است. هم سرخ و سفید و سبز و آبی است. مه نیست ولی چو ماه روشن. بی جان و ستاندار جان. محفوظ همیشه در حبابی است؟
پاسخ: لامپ
- بالای آن جای حساب است، پایین آن بازی تاب است؟
پاسخ: ساعت پاندول دار
- من می روم و او خواهد ماند. آن چیست؟
پاسخ: ردپا
- همه از آن خورده اند، به جز حضرت آدم. آن چیست؟
پاسخ: شیر مادر
- همه می بینند، اما خداوند نمی بیند. آن چیست؟
پاسخ: خواب
- با یک کلام و یک نجوا شکسته می شود. آن چیست؟
پاسخ: راز
- چیست آن، کز چشمه ای آید برون. می شود از سنگ سختی سرنگون. مدتی بر دست خشکی چون برفت. بیرون و درون شهر جایی دارد؟
پاسخ: اشک چشم
- آن چیست که روز می کند شبگون. همچون دل عاشقان فرو ریزد خون. چون دست به او نهی زند اندازه فزون. اندر وسطش کشتی قیر اندود؟
پاسخ: توت سیاه
- هر چه آب در آن بریزند، پر نمی شود. آن چیست؟
پاسخ: آبکش
- برای همه مردم لباس می دوزد، اما خودش برهنه و بی لباس مانده است. آن چیست؟
پاسخ: سوزن
- آن چیست که خیال می کنیم ما او را می خوریم، اما در واقع اوست که ما را می خورد؟
پاسخ: غصه
- کشوری که در پیشانی انسان جای دارد. کدام است؟
پاسخ: چین
- پدر و پسر دارند، اما مادر از آن بی بهره مانده است. آن چیست؟
پاسخ: پ
- گرد سبزی است که با ریختن در آب، سرخ و به رنگ خون می شود. آن چیست؟
پاسخ: حنا
- چیست گردنده یی که دم نزند. برف بار و لیک دم نزند؟
پاسخ: آسیاب
- بلبل این باغم و این باغ بستان من است. هر که حل کرد این معما پیرو استاد من است. استخوانم نقره و اندر شکم دارم طلا. که آتش در میان آب می گشت؟
پاسخ: شمع
- آن طفل کیست که با رسیدن به مادر خود، از بین رفته و ناپدید می شود؟
پاسخ: رودخانه
- هر چه از آن بیشتر برداریم، بزرگتر خواهد شد. آن چیست؟
پاسخ: گودال
- هر گاه بر زمینش بگذارید، ساکت می شود و تا در آغوشش بگیری، فریاد خواهد زد. آن چیست؟
پاسخ: زنگوله
- از چوب ساخته شده، اما نمی توان آن را اره کرد. آن چیست؟
پاسخ: خاک اره
چیستان های سخت
- علی برای چند روز در بیمارستان بستری شده بود. او سالم بود و صدمه ای نیز نخورده بود. در نهایت با وجود این که کاملا سلامت بود، او را به شکل خوابیده از بیمارستان مرخص کردند. دلیل آن چیست؟
پاسخ: او تازه متولد شده است.
- بی آن که از کلمه های شنبه، یکشنبه، دوشنبه، سه شنبه، چهارشنبه، پنج شنبه و جمعه استفاده کنید، سه روز را پشت سر هم نام ببرید.
پاسخ: دیروز، امروز و فردا
- تنها به شما تعلق دارد، اما سایرین بیشتر از خود شما از آن استفاده می کنند. آن چیست؟
پاسخ: اسم
- اسم برادر شهردار شهر جان است. اما آقای جان می گوید، که هیچ برادری ندارد. راز این معما چیست؟
پاسخ: شهردار، یک زن است.
- دو برادر در دو طرف یک کوه زندگی می کنند، اما این دو هرگز یکدیگر را ندیده اند. چطور چنین چیزی ممکن است؟
پاسخ: دو چشم
- قاتلی را به مجازات مرگ محکوم کرده اند. او برای مجازات خود باید یکی از مجازات مرگ زیر را انتخاب کند؟
- اتاقی که از پر از آتش است.
- اتاقی که از آدمکش هایی با سلاح های آماده به شلیک پر است.
- اتاقی که پر از شیرهای درنده ای است که مدت ها گرسنه مانده اند.
پاسخ: اتاق سوم، زیرا شیرها باید مرده باشند.
- ذات آن آب و دشمن آن هم آب! آن چیست؟
پاسخ: یخ
- دو شخص با هم شام خورده و هر دو نیز لیوان های نوشیدنی سرد با یخ فراوان سفارش دادند. یکی از این دو به اندازه پنج لیوان نوشیدنی را پشت هم نوشید و دیگری تنها یک لیوان نوشید. شخصی که یک لیوان نوشیده بود، بلافاصله جان باخت، اما دیگری زنده مانده و مسئله ای نداشت. این نوشیدنی ها مسموم بودند، اما چگونه شخصی که پنج لیوان نوشیده بود زنده مانده و او که یک لیوان نوشید، جان سپرد؟
پاسخ: یخ ها سمی بودند.
- این اتاق نشیمن حرکت می کند. راز این معما چیست؟
پاسخ: اتاق ماشین
- یک لحظه آن را خورده و روزها می خوابی. آن چیست؟
پاسخ: سرما
